از جمله عوامل مربوط به محیط«ارتباط و نحوه ارتباط بین فردی(با مافوق- همتایان و زیردستان)» است.
ارتباط فرآیندی پویا که زیربنای بقاء رشد و تحول تمام سیستمهای زنده در سازمان است. ارتباط یکی از نقشها و وظایف حیاتی انسان میباشد که به وسیله آن انسان یا سازمان، ارگانهای داخلی خود را با هم مرتبط میسازند. یعنی مبادله افکار، احساسات، عقاید و معانی بین دو نفر از طریق علائم و اشارات. در ادامه با الی گشت همراه باشید.
مطالب مرتبط: مدیریت رفتار سازمانی در هزاره جدید برقراری ارتباطی مجدد با مشتری
گروهی، ارتباطات را در سازمان منحصر به مکالمات اداری و نامهها میدانند و آن را مترادف با مکالمات اداری در نظر میگیرند. اما از ارتباط معانی گوناگون در ذهن افراد وجود دارد. در مدیریت ارتباط شامل اطلاعات و مفاهیم بین افراد شاغل در یک سازمان است و بهمنظور تنها وقایع و نظرات نیست بلکه احساسات و عواطف را نیز دربر میگیرد. پس ارتباطات عبارت است از انتقال و تبادل اطلاعات، معانی و مفاهیم و احساسات بین افراد در سازمان.
انسان بهخاطر اجتماعی بودن، گروههای اجتماعی و محیط اجتماعی برای زندگی خود و دیگران بهوجود میآورد. هر یک از افراد گروههای اجتماعات بشری روحیات خاص دارند و همانندی مطلق در سلوک و رفتار آنها مشاهده نمیشود و افرادی که به عضویت سازمانهای اجتماعی درمیآیند، هر کدام یک نوع اندیشه، عقیده، احساس و بهطور کلی شخصیت خاص دارند. برخی خونمرد و کمکارند و پارهای پرشور و زرنگ و گروهی اندیشمند و متفکر. با درنظر گرفتن خصوصیات فوق، آمیزش و مراوده افراد انسانی با یکدیگر کاری بسیار پیچیده است. تلاش و فعالیت اجتماعی انسانها در چهارچوب سازمانهای اجتماعی صورت میگیرد و از این تلاشها در جهت نیازمندیها استفاده میشود. در واقع افراد انسانی با هم مجتمع میشوند تا در فعالیتهای اجتماعی شرکت کنند و در این حالت در میان آنها نوعی رابطه روحی و روانی و بهعبارت دیگر رابطه احساسی و عاطفی ایجاد میشود و براثر ایجاد این نوع رابطه معنوی بر سلوک و رفتار یکدیگر تأثیر میگذارند. دیویس این روابط انسانی را عاملی محرک در داخل و خارج سازمانهای اجتماعی میداند.
ارتباطات در سازمانها به سه گروه تقسیم میشود:
۱- ارتباط عمودی: که ارتباط با مافوق یا زیردست بوده و بههمین دلیل طرز تلقی اعضای سازمان نسبت به مافوق متفاوت است. که علت آن را در میزان یا عدم میزان ارتباط میتوان یافت. برقراری ارتباط با یک کارمند زیردست نوعی اهرم نیرومند در برانگیختن کارکنان است.
۲- ارتباط افقی: که مربوط به سطح کاری برابر است. یعنی طرز تلقی مشترک بین کارکنان یک طبقه کاری موجبات صمیمت بین آنها را فراهم میکند و روی عملکرد آنها تأثیر میگذارد. جامعهشناسان معتقد هستند که با تحکیم روابط، روحیه مشترک کاری، تقبل کاری عنصر غایب و کمک اعضاء بههم بیشتر میشود.
۳- ارتباط تمایلی: بین گروههای سازمانی که از عنضر مهمی به نام روحیه گروهی برخوردار است. روحیه گروهی ایجادکننده مناسبات عادی بین اعضای گروه است که از یک همبستگی بهدور از فشارهای داخلی اغتشاش و مرافعه میباشد. روحیه گروهی موجبات طرز تفکر مثبت در مقابل هدفها را فراهم میسازد. تا اعضاء با عزمی جزم در جهت دستیابی به هدف بکوشند و با همبستگی عاطفی اتخاذ و اتفاق بین خود را حفظ کنند.
۲ نظرات