بسیاری از کارمندانی که من می شناسم، می گویند که هیچ گاه جرات مخالفت با مدیر خود را نداشته اند.
حتی آن دسته از کسانی که مدیران خود را انتقادپذیر توصیف کرده اند نیز نمی توانند نظرات خود را آزادانه مطرح کنند. در نتیجه، هیچ گفتمانی میان کارمندان و مدیران رد و بدل نخواهد شد و جو ترس و تردید بر محیط کار حاکم می شود. در ادامه با الی گشت همراه باشید.
مطالب مرتبط: ضعف مدیریت سنتی از کجا نشأت می گیرد؟ سازمان خود را به بهترین نحو ممکن مدیریت کنید
اگر حل مسائل و مشکلات مشتریان، جزئی از وظایف شغلی شما است، مسوولیت شما در مقابل سازمان و خودتان این است که برای یافتن بهترین راه حل ممکن، جرات و شجاعت به خرج دهید، حتی اگر در این راه ناچار شوید با مدیر خود مخالفت کنید. اما برای اظهار نظر مخالف، باید هوشمندانه عمل کنید، چرا که کوچکترین اشتباهی میتواند به قیمت از دست دادن شغل تان تمام شود، البته اطمینان داشته که اگر اظهارنظر شما توأم با رعایت احترام باشد، هرگز چنین اتفاقی نمی افتد. اما چرا مخالفت با کسی که جایگاه شغلیاش از شما بالاتر است تا این اندازه دشوار است؟
- نمیدانیم چطور مخالفت کنیم. حتی اگر اطمینان داشته که حق با شماست، باید مخالفت خود را محترمانه مطرح کنید. در درجه اول، باید یاد بگیرید که به ایده یا نظرات مدیر خود احترام قائل شوید. به او بگویید که نظر او محترم است اما شما نظر متفاوتی دارید و خوشحال می شوید اگر بتوانید نظرتان را با او در میان بگذارید. مراقب باشید که زمان و محل مناسبی را برای این مکالمه برگزینید. مطمئنا، درست نیست که در یک جلسه کاری و در حضور همه کارمندان با مدیر خود مخالفت ورزید، چرا که در این صورت کارکنان متصور می شوند که شما برای نظر مدیر احترام قائل نیستید و به راحتی از دستورات او سرپیچی میکنید. کلمات را هوشمندانه برگزینید. در این مکالمه، «احترام» نقش اصلی را ایفا میکند. مراقب لحن خود باشید. شما حق اظهار نظر دارید اما باید زمان، محل و نحوه اظهار نظر را خوب مورد سنجش قرار دهید.
- ما ذاتا ترجیح خواهیم داد از تنش دو شویم. تلاش برای دوری از تنش، دومین ویژگی اصلی هر رابطهای است، چه روابط دوستانه و چه روابط شغلی. همه ما دوست داریم از نگاه دیگران فردی «سازگار» باشیم. دوست داریم دیگران فکر کنند که برقراری ارتباط و کنار آمدن با ما آسان است. ما به هیچ قیمتی حاضر نخواهیم بود با اظهار نظرمان، دیگران را آزردهخاطر کنیم حتی اگر بدانیم که اظهار نظر ما، نتایج مثبتی به دنبال دارد، البته منظورم این نیست که لجبازی کنید، جر و بحث کنید یا بر عقاید خود پافشاری کنید. منظورم این است که هر کجا احساس کردید حق با شماست یا راه حل، پاسخ یا رویکرد بهتری سراغ دارید، مدیر خود را در جریان بگذارید.با این وجود، بیان مخالفت برای بسیاری از ما آسان نخواهد بود. به همین علت، ما اغلب به جای اظهار نظر، به یکی از این دو شکل واکنش نشان خواهیم داد: یا ساکت می نشینیم و دست روی دست میگذاریم تا جایی که شرایط از کنترل ما خارج میشود و خود و سایر کارکنان را دچار استرس و نگرانی میکنیم. یا خیلی ساده و بدون توجه به راه حلی که مدیر ارائه کرده، کارها را به روش خودمان انجام می دهیم. هیچ یک از این دو واکنش، هوشمندانه نیستند و طبیعتا، نتیجه مثبتی به دنبال ندارند. با بی توجهی نسبت به دستورالعمل های مدیر سازمان و انجام کارها به روش دلخواه خودتان امکان دارد، شغل خود را از دست بدهید.
- نمی دانیم چگونه از ایده خود دفاع کنیم. شما باید بتوانید روی مزیت ها و نتایج مطلوبی که راه حل شما به دنبال دارد، تاکید کنید. بیگدار به آب نزنید. درباره ایده تان خوب فکر کنید و آن را سبک سنگین کنید. از خود سوال کنید که چرا تا این حد روی این ایده پافشاری میکنید. سپس، آن را با حفظ آرامش مطرح کرده و برای آن استدلال بیاورید. اگر مدیر همچنان بر عقیده خود پافشاری میکرد، چه کنیم؟اگر ایده شما از سوی مدیر سازمان قبول نشد، شاید بهتر باشد شرایط را قبول کنید. به جای آن که ناامید شوید، بهتر است کمی کنجکاوی کنید. می توانید به این اتفاق به منزله فرصتی برای پیشرفت نگاه کنید. بر احساس سرخوردگی غلبه کرده و سعی کنید پاسخی برای این سوالات پیدا کنید: مدیر من از کجا آمده است؟ نظرات او چگونه شکل گرفته است؟ آیا من به چشم اندازی که او می بیند، اشراف دارم؟ آیا من برای تجزیه و تحلیل این شرایط، به اندازه کافی دوراندیش خواهم بود؟از مدیر خود بخواهید تا نظر خود را برای شما شرح دهد و شما را آموزش دهد. شما همیشه میتوانید از افرادی که از شما باتجربهترند درس بگیرید و مدیر شما احتمالا تجربیاتی را پشت سر گذاشته که شما از آن بیخبرید، تجربیاتی که روی تصمیمگیری های او تاثیر بسزایی دارد. چالشهایی از این دست، فرصت هایی به شمار می آیند برای آنکه بتوانید ظرفیت پذیرش خود را بالا ببرید یا نسبت به تغییر انعطاف پذیر باشید. با رعایت نکات ذکر شده میتوانید به عنوان یک کارمند، بلوغ احساسی و حرفه ای خود را هر روز محک بزنید. به این ترتیب، جایگاه شما نزد مدیر سازمان ارزشمندتر می شود.