چگونه چند زبان مختلف یاد بگیریم؟

یادگیری زبان

اگر رویای چند زبانه شدن را در سر دارید بهتر است به این مقاله نگاهی بیاندازید. ما در اینجا قصد داریم به این قضیه با دید واقعی تری نگاه بندازید، تا مسیر پیشرفتتان به سرعت هموار شود. مهمترین مسئله در یادگیری زبان ایجاد انگیزه است. لوکا لامپریلو (Luca Lampariello) به ما از چگونگی یادگیری ۴ زبان دنیا خواهد گفت. پس با الی گشت همراه باشید.

مطالب مرتبط:
برنامه جالب روسیه برای گسترش زبان روسی
نکات کاربردی برای مسافرانی که زبان مقصد را بلد نیستند

لوکا لامپریلو در این مقاله بیشتر به این نکته اشاره دارد که چرا به سمت یادگیری ۱۱ زبان رفته است. همانطور که گفتیم انگیزه نقش مهمی در یادگیری زبان دارد اما بهتر است به این موضوع بپردازیم که چطور این انگیزه را ایجاد کنیم و چطور آن را تقویت کنیم؟

شاید اگر کسی را ببینید که چند زبان را مسلط صحبت کند کمی متعجب شوید. در کل با کمی بلندپروازی شاید این موضوع ساده تر از چیزی که هست به ذهنتان خطور کند و نیازمند کار جدی و سخت است.

مخصوصا اگر شخص، زبان دوم، سوم و چهارم را بعدا در طول زندگی فرا گیرد. البته به عنوان یک مدافع یادگیری زبان، به نظر من یادگیری زبان کار راحتی است اما فرضیه مشکل بودن آن را به چالش می‌کشم. یادگیری زبان چیزی فراتر از خواندن انبوهی از کتاب‌ها و ساعت‌ها مطالعه است. این امر چیزی شبیه سفر به مکان‌های حیرت‌انگیز، دیدار با افراد الهام‌بخش، لذت بردن از غذاهای خوشمزه و آغاز سفرهای بی حد و حصر خودشناسی است. انگیزه من برای یادگیری زبان‌های بیشتر از این تجربه الهام گرفته است. تجربه‌ای که یادگیری زبان‌ها را ممکن می‌سازد.

زبان انگلیسی

نکته آموزنده: زبان‌ها را نمی‌توان درس داد، آنها را فقط می‌توان آموخت. داشتن کسی یا چیزی که در این فرایند به شما کمک کند، منفعت بزرگی است. یک راهنما پیدا کنید نه یک معلم.

در سال ۱۹۹۱ که من ۱۰۰ ساله شدم، انگلیسی یک زبان جهانی و بین‌المللی و مطالعه آن اجباری بود. من ابتدا امتناع کردم. معلمم را دوست نداشتم، توضیحات گرامر مرا سردرگم می‌کرد و وسایل آموزشی یکنواخت بود. همیشه فکر می‌کردم که هرگز زبان را یاد نمی‌گیرم. بعد از آن والدینم تصمیم گرفتند که برایم معلم خصوصی بگیرند. من ۱۳ ساله بودم و معلمم بی‌نظیر بود. او به من فقط زبان را آموزش نداد بلکه کمکم کرد که آن را بفهمم و کشف کنم. او من را به طریقه درست یادگیری هدایت کرد و از همه مهمتر به من یاد داد که عاشق زبان باشم. شروع به خواندن کتاب‌های زیادی به زبان انگلیسی کردم. خاله‌ام کتاب پسران دلیر را به عنوان هدیه تولد برایم خرید و پس از آن دیگر حس و علاقه من به کتاب برگشت‌ناپذیر و وصف ناشدنی بود. ترکیب خواندن کتاب‌ها، تماشای هر روزه فیلم‌ها و هفته‌ای یک‌بار صحبت با معلمم به مدت دو سال معجزه کرد. در سن ۱۵ سالگی من زبان انگلیسی را بسیار روان و با لهجه غلیظ آمریکایی صحبت می‌کردم. من یک وبلاگ درخصوص چگونگی یادگیری زبان انگلیسی نوشتم.

زبان فرانسه

نکته آموزنده: زبان، دری رو به تمام دنیاست که ارزش کشف‌کردن دارد. بنابراین احتیاط را کنار گذاشته و عاشق شوید. با زبان، با وطن، با یک شخص یا حتی با غذا. انگیزه بالاتری وجود ندارد.

همزمان با فراگیری زبان انگلیسی شروع به آموختن زبان فرانسه کردم و با همان مشکلات عدیده قبل مواجه شدم. هرچند در سن ۱۴۴ سالگی زمانی که فهمیدم که می‌توانم تلویزیون فرانسه را تماشا کنم همه چیز تغییر کرد. من دو ساعت بعد از شام به تماشای تلویزیون می‌نشستم. در سن ۱۵ سالگی زبان فرانسه را راحت صحبت می‌کردم. ساعت‌های کوتاه تماشای تلویزیون در روز، بیشتر از ۳ سال آموزش در مدرسه به من آموخت. در سال ۲۰۱۰ به پاریس رفتم. ۳ سال زندگی در آنجا سبب شد که دید بسیار خوبی نسبت به فرهنگ فرانسه پیدا کنم. تاریخ، رسم و رسومات، جک‌ها، مراجع فرهنگی و احترام به غرور و تعصب فرانسوی‌ها در خصوص زبان و لباسهای‌شان.

“زبان نقشه یک فرهنگ است. به شما می‌گوید که مردم یک کشور از کجا می‌آیند و به کجا می‌روند (شما را با فرهنگ و رسومات مردم مختلف آشنا می‌کند.” (ریتا مابراون)

زبان آلمانی

اگر روشی را پیدا کنید که هم به آن علاقه دارید و هم روی شما جواب می‌دهد، می‌توانید یادگیری هر زبانی را خودتان شروع کنید. هیچ روش برتری برای یادگیری یک زبان وجود ندارد. روشی که برای شما موثر است، پیدا کنید و آن را امتحان کنید.

آلمانی اولین زبانی بود که خودم شروع به یادگیری آن کردم. دقیق به خاطر ندارم که چرا این کار را شروع کردم اما یادم هست که هیچ ایده‌ای برای چگونگی یادگیری زبان آلمانی نداشتم. ماه‌ها از یک کتاب گرامر خاک‌خورده استفاده کردم که از کتابخانه مادربزرگم برداشته بودم. حروف گوتیک داخل صفحه مرا بر آن داشت که گرامر بی‌مفهوم را تکرار کنم اما فورا ناامید شدم. پس از آن تبلیغی در تلویزیون درباره یک مجموعه زبان شامل ۴ زبان را دیدم و تصمیم گرفتم آن را امتحان کنم.             حین استفاده از آن روش خود را پیدا کردم: یک تکنیک ویژه برای جذب الگوهای پایه هر زبانی به روشی طبیعی و سرگرم‌کننده. ایده این روش خیلی عادی به ذهنم رسید و فهمیدم که برای من بسیار موثر است. پس از یک سال و نیم استفاده از آن هنگامی که در مرخصی بودم، گروهی از آلمان‌ها را ملاقات کردم. همیشه صورت‌هایشان در ذهنم هست که با حالتی مبهم از من می‌پرسیدند که چطور آلمانی را به این خوبی صحبت می‌کنی؟ عکس‌العمل آنها و همچنین این ارتباط اثربخش و مفید کافی بودند که مرا برای ارتقاء زبان آلمانی‌ام ترغیب کنند. از آن لحظه به بعد مطالعه سیری‌ناپذیر خود را شروع کردم و زبان بخشی جدانشدنی از زندگیم شد.

” اگر با یک مرد به زبانی که متوجه می‌شود صحبت کنید، در سرش فرو می‌رود. اگر با زبان خودش صحبت کنید به قلبش نفوذ می‌کند.” (نلسون ماندلا)

زبان اسپانیایی

نکته آموزنده: یادگیری زبان دید عمیقی از زبان مادری‌تان به شما می‌دهد. اگر زبانی مشابه زبان خودتان را یاد می‌گیرید، از ابتدا به آن زبان صحبت کنید. این کار آسان‌تر از آن است که تصور می‌کنید.  اسپانیایی و ایتالیایی مثل دو خواهر، متفاوت و در عین حال مشابه‌اند. این ذهنیت در ایتالیا رایج است که اسپانیایی زبان آسانی است. به این صورت که شما مجبورید ایتالیایی صحبت کنید و یک s به هر کلمه اضافه کنید. ساختار کلی دو زبان شبیه هم است اما تفاوت‌های جزیی و ریزی در نقطه‌گذاری، لهجه و استفاده از اصطلاحات وجود دارد. در سال ۲۰۰۷ معامله‌ای در بارسلونا انجام دادم. اگر چه در فضای غالب منطقه Catalan بودم با دختر اسپانیایی سرزنده‌ای از مالاگا و اغلب با بسیاری از مردم اسپانیایی زبان بیرون می‌رفتیم و زبان به راحتی ملکه ذهنم شد. در آن زمان به رم برگشتم و اسپانیایی بخشی از من شده بود

مطالب مرتبط

معرفی استادیوم های شهر ازمیر

سفری به گذشته در جزیره کیش با گردش در روستای باغو

همه چیز درباره اجاره ماشین در ازمیر

۲ نظرات

M.M.j 1400-06-08 - 10:28 ب.ظ
عالی بود تشکر ♥♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥♥ ♥♥♥♥ ♥♥♥ ♥♥ ♥
Atefeh 1400-11-17 - 1:01 ق.ظ
جالب بود
افزودن نظر