نحوه تعامل مدیران ارشد با مدیران میانی می تواند همواره یکی از چالش های هر سازمان به حساب بیاید. چرا اگر این تعامل و برخورد به صورت درستی صورت نگیرد، یک واکنش زنجیره ای پدید می آید که مدیران میانی هم با زیردستان و کارکنان خود همان رفتار را انجام میدهند که به موجب آن کارکنان ناراضی، شرکت را ترک می کنند. با مدیران میانی همانند فرزندان فراموش شده، برخورد نکنید. در اینجا چند راه برای بهبود رهبری سازمانی، تعامل و رضایت مدیران میانی آورده شده است. در ادامه با الی گشت همراه باشید.
مطالب مرتبط: چالش های مدیران تازه کار رمز و راز مدیران تاثیرگذار
کاهش استرس: کارمندان میانی نه تنها تحت آموزش نیستند بلکه پرکار نیز هستند. گزارشی در ژانویه ۲۰۱۳ در مورد مساله خدمات درمانی و بهداشتی به انتشار رسید که بیانگر این بود مدیران میانی در مراکز درمانی با منابع محدودی کار کرده و حجم کاری آنها افزایش چشم گیری داشته که نیازمند ساعت های طولانی می باشد. با این حال این پدیده تنها محدودیت به صنعت بهداشت و درمان ندارد. با توجه به فشار مرتبط با اجرایی نگه داشتن مولفه های کلیدی یک سازمان، مدیران میانی باید وظایف چالش برانگیزی را تحت فشار و استرس زیادی انجام دهند. اما غفلت از تعادل میان کار و زندگی باعث تلفات در کارکنان و سازمان به عنوان یک کل میشود.
برای جلوگیری از فرسودگی شغلی مدیران میانی به آنها یاری کرده تا فشار و استرس خود را کم کنند. به صورت هفتگی با آنها تماس گرفته تا دریافته به چه منابعی نیاز دارند. موارد کم کننده استرس مانند عضویت در باشگاه های ورزشی، کاهش ساعات کاری در روزهای قبل از تعطیلات و ساعات مفرح با تیم را در نظر داشته باشید. بهشدت آنها را تشویق کرده و به آنها یادآوری کرده که از زمان تعطیلات و مرخصی خود استفاده کنند، آنها نیاز به استراحت دارند تا بتوانند بهترین عملکردشان را به نمایش بگذارند.
ارائه بازخورد: مدیران میانی امکان دارد، این حس را داشته باشند که گم شداند زیرا نمیدانند که کار خود را چگونه انجام میدهند. در یک نظرسنجی از بیشتر از ۲۷۰۰ پرسنل در شرکت های ۲۷ کشور که توسط شرکت نرم افزارهای چند ملیتی آلمان۲ و اقتصاددانان آکسفورد برگزار شد، ۴۱ درصد از کارکنان نسل های غیر از نسل هزاره و ۲۹ درصد از کارکنان نسل هزاره انتظار بازخورد بیشتری نسبت به بازخوردهای زمان حال داشتند. علاوه بر این ۹۴ درصد از سازمان هایی که توسط انجمن مدیریت منابع انسانی در سال ۲۰۱۳ بررسی شد، اعتقاد دارند که بازخورد مثبت و سازنده، عملکرد کارکنان را بهبود داده و ۹۰ درصد از آنها معتقدند که بازخوردهایی که از سوی سرپرست مستقیم و افراد درون سازمان داده شده دقیق تر از بازخوردی است که فقط از سوی یک سرپرست ارائه شود. مدیران میانی به بازخوردهای مدیران اجرایی و همچنین پرسنلی که هدایت کننده هستند، نیاز دارند. ارائه بازخورد و به رسمیت شناختن کار سخت، مشارکت آنان و مهارت های رهبری آنها را ترفیع داده و این به نوبه خود باعث بهبود عملکرد پرسنل هدایت کننده خواهد شد.
بهبود آموزش: زمانی که در مورد آموزش رهبری سازمانی صحبت میشود در اکثر موارد مدیران میانی از یاد می برند. بسیاری از سازمانها منابعی را به آموزش مدیران جدید و تقویت مدیران ارشد اختصاص داده ولی نسبت به توسعه مهارت مدیران میانی بی توجهی میکنند. در یک نظرسنجی از ۶۰۰ کارمند ایالات متحده آمریکا که توسط انجمن مدیریت منابع انسانی در اوت ۲۰۱۳ انجام شد، کارمندان مدیریت میانی نسبت به کارمندان مدیریت اجرایی کمتر از برنامه های توسعه حرفه ای که توسط کارفرمایان شان ارائه شده بود، راضی بودند. با توجه به حجم کاری زیاد و آموزش کم رهبری سازمانی، مدیران میانی رها شده اند تا آنچه از نظر خودشان بهترین است، انجام داده و از هر مدلی که میخواهند پیروی کنند. گسترش برنامه های توسعه رهبری شامل روشی است که در آن رهبران سازمانی همه چیز را از یکدیگر یادگرفته، که مورد استفاده مدیران در تمامی سطوح است.
در تحقیق الگوبرداری انجام شده توسط سازمان «به سوی کمال» در سال ۲۰۱۳ مشخص شد که ۸۶ درصد از کارکنان بر این اعتقادند چیزهایی که نیاز داشته را از طریق کار کردن و همکاری با دیگران یاد گرفتند. فراتر از آن در سال ۲۰۱۴ مطالعاتی توسط محققان دانشکده کسب وکار هاروارد انجام گرفت مبنی بر اینکه کارکنانی که در عملکرد و اشتراکگذاری تجارب خود با دیگران پیش می روند، بیشتر یاد گرفته و عملکردشان بهبود پیدا می کند. در یک برنامه آموزشی که مجددا ساماندهی شده است، مدیران ارشد می توانند مدیران میانی را آموزش دهند و مدیران میانی میتوانند مهارت های خود را از طریق آموزش مدیران جدید تقویت سازند. برنامه های آموزشی نیز میتواند به بهبود توسعه رهبری یاری رساند. مدیران میانی میتوانند رهبران سازمانی آینده را آموزش دهند درحالیکه خودشان توصیه هایی از مربی ارشدشان دریافت می کنند.
- الگوی بهتری باشید: مدیران میانی از رفتار رهبران خود تقلید کرده و به الگوی قوی تری احتیاج داشته تا به آنها نشان دهد که چگونه باید کارها را انجام داد. قالب سازی بهتر مدیران میانی در نهایت باعث میشود که مدیر ارشد بهتری باشند. مدیران ارشد اجرایی باید در استراتژی های رهبری خود سختگیر باشند و رفتارهای خود را از جانب مدیران میانی بررسی کنند.