مطلع شدن از حقوق دیگران هیچ کمکی به شما نخواهد کرد
تصور کنید در شرکتی کار میکنید که امکان پیشرفت کردن را برای کارمندان خود مهیا کرده است. شما کار خود را از پایینترین سطح ممکن آغاز کردهاید و با تلاش و پشتکاری که داشتهاید توانستهاید سرپرست بخشی از شرکت را بر عهده بگیرید. شما عاشق کارتان بوده و از اینکه اضافه حقوق دریافت میکنید واقعا خوشحال هستید. صبحها زود به محل کار میروید، تا دیروقت کار میکنید، برای کارهای گروهی داوطلب میشوید و واقعا دلتان میخواهد که مسئولیتهای بیشتری قبول کنید. در ادامه با الی گشت همراه باشید.
مطالب مرتبط: بهترین راهکارهای بازاریابی در کسب و کارهای کوچک نوآوری در کسب و کار ها چطور خواهد بود؟
اما یک روز متوجه میشوید که یکی دیگر از سرپرستان بخش که نسبت به شما تنبل است و خیلی کمتر تلاش میکند درآمد بیشتری نسبت به شما دارد. او از نظر عددی تنها ۳ درصد مبلغ بیشتری نسبت به شما دریافت میکند اما همین درصد کم تفاوت بسیار زیادی در حقوق سالیانهی شما ایجاد میکند. در چنین شرایطی مطمئنا اولین واکنشتان این است که موضوع را فراموش کنید و به این فکر میکنید که چقدر بابت کاری که انجام میدهید خوشحال هستید و سعی میکنید شرایط را مثل قبل در ذهنتان مجسم کرده و بگویید که هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است. اما واقعیت چنین نیست. دانستن این واقعیت روی فعالیتهای کاری شما تأثیر خواهد گذاشت. ممکن است که همچنان برای رسیدن به جایگاه بهتر تلاش کنید اما مطمئنا نمیتوانید همان مقدار انرژی را صرف انجام این کار کنید و این موضوع روی کارایی شما تأثیر خواهد گذاشت.
مقاله را با یک مثال دیگر ادامه میدهیم: احتمالا نام گروه موسیقی Eagles را شنیدهاید. داستان جالبی در مورد شکل گرفتن این گروه در سال ۱۹۹۴ روایت شده است. اعضای این گروه زمانی که دور هم جمع شده بودند با قدرت تمام به موفقیت فکر میکردند. آنها حتی شعار معروف «یکی برای همه، همه برای یکی» را اساس کار خود قرار داده بودند و حاضر بودند که در این راه از همه چیز خود بگذرند. تا اینکه گلن فری (Glenn Frey) تصمیم گرفت شرایط را عوض کند. او گفت: «من دیگر نمیتوانم در این شرایط ادامه بدهم، مگر اینکه من و دان هنلی (Don Henley) درآمد بیشتری نسبت به بقیه داشته باشیم. ما تنها افرادی هستیم که به مدت ۱۴ سال تصمیمات عاقلانه برای گروه گرفتهایم و نام Eagles را در رادیو، تلویزیون و سالنهای کنسرت زنده نگه داشتهایم.» فری و هنلی در آن زمان چند آهنگ پرطرفدار ساخته بودند که در لیست ۱۰ آهنگ برتر جای گرفته بود درحالیکه دیگر افراد گروه موفقیت کمتری داشتند. بنابراین آنها قرارداد جدیدی نوشتند که همهی اعضای گروه به جز دان فدلر (Don Fedler) از آن راضی بودند. با این حال فدلر نیز راضی شد که قرار جدید را امضا کند، بعد از این اتفاق آنها یک آلبوم جدید منتشر کردند که بسیار موفق بود و تمام بلیتهای تور کنسرت جهانی آن به فروش رفت.
اما فدلر از شرایط پیش آمده در گروه راضی نبود. فری میگوید: «فدلر هرگز نتوانست خودش را راضی کند. او هیچ موقع نتوانست مانند گذشتهی خوشحال باشد. یک گروه موسیقی راک شبیه به یک گروه ورزشی است و جایی برای برقراری دموکراسی در آن نیست. در یک گروه ورزشی هم همهی اعضای تیم همزمان توپ زیر پایشان نیست اما برای گل زدن باهم همکاری میکنند. زمان سپری میشد و ناراحتی فدلر روزبهروز بیشتر میشد. او به درآمدی که داشت راضی نبود و همیشه به این فکر میکرد که من چقدر درآمد دارم.»
واقعیت این است زمانی که ما خودمان را با دیگران مقایسه میکنیم اتفاقات عجیبی در زندگیمان رخ میدهند. شما تا زمانی که از حقوق و مزایای دیگران خبر ندارید زندگی خوب و راحتی دارید اما زمانی که از این موضوع مطلع میشوید دیگر نمیتوانید مانند گذشته شاد باشید. در چنین شرایطی درآمد شما تغییر نمیکند، وظایف و مسئولیتهایتان تغییری نمیکنند بلکه این خود شما هستید که تغییر میکنید و با دانستن یک موضوع کوچک نمیتوانید مثل گذشته زندگی کنید.salary
چنین شرایطی در داستان گروه Eagles نیز صدق میکند. شاید اگر هنلی و فری هم حقوقی مانند دیگر اعضای تیم درخواست میکردند شرایطشان خیلی بهتر میشد و احتمالا مجبور نمیشدند که همان مقدار پول اضافه را برای اتحاد دوبارهی گروه خرج کنند. اما مقایسه و احساسات ناشی از آن تأثیر بدی روی فدلر گذاشت، درآمد زیاد و خوبی که داشت به چشمش نمیآمد زیرا در ذهنش مقدار آن بهاندازهی درآمد فری و هنلی زیاد نبود.
دانش و آگاهی داشتن چیز بدی نیست اما در این یک مورد باعث مقایسه کردن تواناییهای فردی خودمان با دیگران شده و از آنجایی که همهی ما حس رقابت کردن را در وجود خود داریم و میخواهیم از دیگران برتر باشیم درنتیجه این موضوع روی کیفیت زندگیمان تأثیر خواهد گذاشت. بنابراین هرگز سعی نکنید که از درآمد دوستان یا همکاران خود مطلع شوید و هر موقع موضوع بحث به این سمت کشیده شد سعی کنید موضوع را تغییر داده و یا در آن بحث شرکت نکنید تا زندگی آرام و شادتری داشته باشید.
۱ نظرات
من به شدت با این نظریه مخالفم. چون به قولی یعنی گول زدن خودمان و فرار از واقعیت ها . این مطلب درست است که روی کیفیت زندگی و انرژی که قرار است برای کار بذاریم تاثیر منفی میذاره ولی نمیشه خودمون را با این باور که من کاری به حقوق بقیه ندارم بگذرونیم. زیرا نسبت با ارزش کاری که انجام میدی و کیفیتش در مقایسه با دیگران باید تحلیل کرد. اگر شرایط به این شکل باشه که در مقاله آورده شده حتما یه جای کار سازمان ها ، و یا بزرگتر دولت ها می لنگه و قطعا برای رسیدن به هدف خود آن سازمان و یا دولت با مشکل مواجه میشن. کما که به وضوح میشه دید!