از بهبود عملکرد خود شروع کنید
کسی که از جایگاه خودش راضی نیست و همیشه به فکر بهبود است، جای تقدیر دارد. شما از بسیاری از رقبا و اطرافیان خود جلوتر هستید، چرا که راضی بودن به آنچه داریم، اغلب افراد و شرکتها را گرفتار کرده است.
در این مقاله سعی شده به صورت کاملاً شفاف و روشن ابزارهای پیش نیازی برای پیاده سازی بهبود در کسب و کار برای شما ارائه شود. پس با الی گشت همراه باشید.
منظورمان از بهبود کسب و کار چیست؟
مطالب مرتبط: پیشنهادهایی برای رسیدن به موفقیت و کامیابی این ۶ جمله، مانع موفقیت شما است!
بگذارید ببینیم منظورمان از بهبود چیست؟ به زبان ساده بهبود یعنی کاری را بهتر انجام دهیم. به همین سادگی! ممکن است بخواهید ساعات کاری خود را کمتر ولی مفیدتر کنید و از این طریق زمان بیشتری را در کنار خانواده بگذرانید. شاید بخواهید فروش شرکت یا کارخانه تان را بیشتر کنید. ممکن است از نحوۀ ارائه خدمات به مشتریانتان ناراضی باشید و بخواهید این وضع را تغییر دهید. اینها و سایر مسائل این چنینی، مواردی هستند که شما از آنها راضی نیستید و دوست دارید تغییر کنند. تمامی این موارد میتوانند بهبود پیدا کنند، فقط باید اجرا شوند.
احتمالاً متوجه شده اید کارمندان تازه وارد یا اشخاص خارج از کسب و کار ما، چقدر ایده برای بهتر شدن وضعیت فعلی ما دارند و معمولاً به بهانه هایی با آنها مخالفت میشود. این همان خو گرفتن و رضایت داشتن از وضعیت فعلیست! حال این حجم عظیم اتلاف را به کل کسب و کارهای کشور تعمیم دهید ! چه هزینه ها و چه زمانهایی در حال تلف شدن هستند .ممکن است خیلیها بگویند :”خیلی سخت میگیری، همیشه همین طوری کار میکردیم”، این از همان بهانه هایی است که در مقابل ایده های تازه برای بهبود آورده میشود. در چنین مواردی، همان لحظه لبخندی بزنید، چرا که این میتواند بهترین فرصت برای متفاوت بودن شما و یک مزیت رقابتی در برابر سایر رقبا باشد.
کاهش هزینه ها
قطعاً بهبود فرآیندهای کاری به طور مستمر، یک الزام است و مزایای زیادی را به همراه دارد .اولین آن کاهش هزینه هاست .همان کارمندی که وقت خود را در ساخت فایلی ساده تلف میکرد، کار او را به یاد بیاورید .اگر بخواهید، میتوانید به راحتی بین سایر کارکنان تقسیم کرده و او را اخراج کنید! از این طریق هر ماه نیازی نیست حقوقی اضافی برای اتلاف زمان پرداخت کنید.
همیشه این نوع بهبودها با آزادسازی نیروهای کاری همراه است ولی این موضوع را میبایست به خوبی مدیریت کرد .مثلاً به دلایل زیادی گزینۀ اخراج قرار نیست اجرایی شود . شاید قرارداد آن شخص به گونه ایست که امکان اخراج وی در شرایط فعلی امکان پذیر نیست. شاید اصلاً دوست ندارید که در شرایط فعلی اقتصادی، کسی که تنها از این راه کسب درآمد میکند را بیکار کنید .از همه مهمتر شاید آن شخص واقعاً از کارمندان خوب شما باشد .چرا میبایست یک کارمند خوب را از مجموعه اخراج کرد در حالی که مشکل از فرآیند کاری بوده نه از شخص؟
پروفسور ادوارد دمینگ از شناخته شده ترین چهره ها در حوزۀ کیفیت است و در واقع کسی است که کیفیت را به ژاپنی ها آموخت! او میگوید اگر میخواهید مشکلات کیفی را ریشه یابی کنید به فرآیندها بنگرید .او معتقد است که ۹۶ درصد مشکلات کیفی به فرآیندها و تنها ۴ درصد آن به افراد بر میگردد .یک نسبت باورنکردنی ! چرا که ما همیشه به دنبال مقصر بوده ایم تا او را سرزنش کنیم. درحالی که اگر شما فرآیندی منسجم و استاندارد داشته باشید تا حد زیادی میتوانید خطاهای انسانی را نیز پوشش دهید. اینجاست که اهمیت موضوع بهبود فرآیندها مشخص میشود و دقیقا همین جاست که ابزارهای بهبود به کمک شما میآید.