بهره وری خود را روز به روز افزایش دهید!

 این رفتارها به بالا رفتن بهره وری شما کمک می کند 

در این مطلب در تلاش هستیم، رفتارهایی را به شما معرفی کنیم که در نهایت به شما کمک خواهد کرد تا شکست‌های آزاردهنده را به حداقل رسانده و بهره ‌وری خود را بالا ببرید. گفتنی است در ابتدا باید بدانید، این رفتارها برخی بدیهی هستند و بعضی از غرایز نشات می‌گیرند. برای آشنایی با این راهکارها با الی گشت همراه باشید:

تا زمانی که چیزی را واقعا نخواهند، «بله» نمی‌گویند

مطالب مرتبط:
رویکردی مناسب برای ارتقای بهره وری نیروی انسانی
توصیه هایی برای داشتن روز کاری موثر با بهره وری بالا

توانایی «نه» گفتن حقیقتا چالش مهمی برای کنترل خود برای بسیاری از مردم است. «نه» کلمه قدرتمندی است که نباید از به‌کار بردن آن ترس داشته باشید. وقتی زمان نه گفتن است، افراد دارای هوش احساسی بالا از عباراتی نظیر «فکر نکنم بتوانم» یا «اطمینان ندارم» اجتناب می‌کنند. نه گفتن به تعهدات جدید، تعهدات قبلی شما را محترم شمرده و به شما فرصتی می‌دهد تا با موفقیت آنها را به اتمام برسانید. فقط به خودتان یادآوری کنید که اکنون نه گفتن یکی از نشانه‌های کنترل بر خود است که باعث می‌شود از اثرات منفی پذیرش تعهدات بالاتر دوری کرده و در آینده بتوانید کنترل بر خود را بالا ببرید.

کمال طلب نیستند

افراد دارای هوش احساسی، رسیدن به کمال را به‌عنوان هدف خود در نظر نمی‌گیرند چون می‌دانند، نیست. انسان ذاتا جایزالخطا است. زمانی که رسیدن به کمال هدف شما است، همواره با احساس سرزنش‌آمیزی از شکست باقی می‌ماند که باعث می‌شود از تلاش تان دست بردارید یا از آن کم کنید. شما از تلف کردن وقتتان برای تاسف خوردن بر شکست‌ها و ناکامی‌های خود و آنچه باید به‌طور متفاوت انجام می‌دادید و به جلو حرکت می‌کردید، دست برمی‌دارید، به داشته‌های خود و آنچه در آینده به‌دست می‌آورید، افتخار خواهید کرد.

مثبت ‌نگر باقی می‌مانند‌

تفکرات مثبت به شما یاری رسانده تا با تمرکز بر توجه مغز به پاداش‌هایی که برای تلاشتان دریافت خواهید کرد، کنترل خود را تمرین کنید. باید با انتخاب آگاهانه مسائل مثبت جهت فکر کردن، به مغز سرگردان خود اندکی کمک کنید. هر تفکر مثبتی موجب می‌شود تا توجه‌تان را دوباره متمرکز کنید. وقتی مسائل خوب پیش می‌روند و شرایطتان خوب است، کنترل خود نسبتا ساده است برعکس وقتی مسائل بد جلو رفته و ذهن شما غرق در تفکرات منفی می‌شود، کنترل بر خود یک چالش به حساب می‌آید. نکته مهم این است که باید چیزهای مثبتی داشته باشید تا در صورت بروز تفکرات منفی توجهتان را به سمت آنها جلب کنید. بنابراین تمرکزتان را از دست نمی‌دهید.

از پرسش «چه می‌شد اگر؟» اجتناب می‌کنند

عبارت «چه می‌شد اگر؟» آتش استرس و نگرانی را شعله‌ ورتر می‌کند که برای کنترل بر خود بسیار ضرر دارد. مسائل می‌توانند از هزاران مسیر متفاوت حل شده و اکثر مواقع شما وقت خود را صرف نگرانی در مورد احتمالات می‌کنید و زمان کمتری برای عمل کردن و بهره ‌ور ماندن می‌گذارید. افراد مولد این درک را دارند که پرسیدن «چه می‌شد اگر؟» آنها را به جایی می برد که نمی‌خواهند. البته، برنامه‌ ریزی سناریو، یک تکنیک برنامه ‌ریزی استراتژیک ضروری و موثر است. کلید تشخیص در اینجا تشخیص تفاوت تفکر مبتنی بر نگرانی و تفکر استراتژیک است.

تمرکز بر راه‌ حل ‌ها

جایی که توجه‌تان را جلب می‌کند، حالت یا گرایش احساسی شما را تعیین می‌کند. زمانی که بر مشکلاتی که با آنها روبرو بوده، متمرکز می‌شوید، احساسات منفی بوجود آورده و آنها را گسترش می‌دهید در نتیجه مانع از کنترل خود می‌شوید. تمرکز بر اعمالی که باید انجام دهید تا خودتان و شرایط پیرامونتان را بهتر کنید، موجب می‌شود تا احساس سودمندی فردی در خودتان بیابید که احساسات مثبت ایجاد می‌کند و عملکرد را بهبود می‌بخشد. افراد دارای هوش احساسی توجه خود را بر مشکلات نخواهند گذاشت، چون می‌دانند وقتی بر راه‌حل‌ها تمرکز می‌کنند، تاثیرگذارتر است.

برای خواب خود اهمیت قائلند

این مورد به حدی اهمیت دارد که من نمی‌توانم به قدر کافی درباره مهم بودن خواب در افزایش هوش احساسی و به ‌دست آوردن تمرکز و کنترل بر خود بگویم. زمانی که شما می ‌خوابید به مغزتان استراحت داده که بتواند اتفاقات روزانه را یا ذخیره می‌کند یا دور بریزد. به‌طوری‌که منجر به آن شده شما هوشیارانه بیدار ‌شوید. زمانی که شما درست نمی‌خوابید، کنترل بر خود، توجه و خاطرات همگی کم می‌شود. کاهش خواب روزانه هورمون استرس را در شما بالا می برد؛ حتی اگر اکنون محرک تنش ‌زا نداشته باشید. اینها همگی عامل اصلی کاهش بهره‌ وری هستند. کاهش خواب بهره‌ وری شما را در طول روز کاهش می‌دهد پس آسوده ‌تر بخوابید.

مهم ‌ترین نکته برای یادآوری این است که شما باید این استراتژی‌ها را به فرصتی برای عمل کردن تبدیل کنید. این به آن معنی است که به‌ جای آنکه تسلیم تنش‌ها شده، لحظاتی که برای کنترل بر خود تلاش کرده را می‌شناسید و به این استراتژی‌ها نگاه می‌کنید و قبل از تسلیم شدن فرصتی به آنها دهید.