با این مهارت ها مدیر بهتری باشید.
به ندرت پیش میآید کسی بگوید مدیریت کار آسانی است. همین سختی هم باعث میشود که مدیران به یکسری مهارت ها نیاز داشته باشند تا در مسیر شغلی شان راه درست و رو به پیشرفت را بپیمایند.
در اینجا از ۵ مهارت اولیه برای مدیریت صحبت می کنیم که ضعف در آنها نقطه آغاز لغزش و شکست یک مدیر در کارش است و پیشرفت در این مهارت ها میتواند تبدیل هر شکستی به موفقیت باشد. در ادامه با الی گشت همراه باشید.
شهامت
مطالب مرتبط: ۳ راه برای افزایش مهارت های مدیریتی بازاریابان موفق، مدیران بازاریابی بزرگی خواهند شد
داشتن شهامت برای اینست که حق افرادی که مسوولیت پاسخگویی به مسائل آنها با شما است، نقطه قوت یک مدیر خوب محسوب می شود.
ممکن است این موضوع در سطح مدیریت خرد کم اهمیت باشد. اما این موضوع اهمیت زیادی دارد که یک مدیر بتواند با «شهامت پاسخگویی» کارهای مهمش را مانند انجام پروژه های پیچیده، کارهایی با بودجه های بسیار بالا، طرح های کلیدی استراتژیک و… در مسیر درست قرار دهد. مطالعات مختلف نشانگر آن است که مشکل اغلب مدیران «شهامت پاسخگویی» است. بنابراین سعی کنید روی انرژی تان تمرکز کرده و در جاهایی که بیشترین احتیاج به شهامت شما برای پاسخگویی به مردم است موثر باشید و نتایجی را که سازمان به آن نیاز دارد به ارمغان بیاورید.
اندیشمندی
اگر فکر می کنید، کارمندانتان سزاوار تمجید هستند بهطور آگاهانه و اندیشمندانه از آنها تعریف کنید. البته مراقب باشید که زیادهروی نکرده یا آنها را به ستایش بیجا عادت ندهید. تمجید و ستایش درست و اصولی و به موقع یکی از راحت ترین و بهترین سرمایه های مدیریت شما است.
قدرت اجرایی
به بیان ساده در مدیریت، «قدرت اجرایی» همه چیز است. فرآیند راه اندازی و اجرای یک کسب و کار معمولا بستگی به ایده های انتزاعی ندارد. اما یک ایده بسیار عالی اگر به درستی اجرا نشود بهکار نمی آید. عملیات اجرایی اهمیت زیادی دراد. هرکاری باید سر وقت و در مکان مناسب خود اجرا شود. به عنوان یک مدیر، شما باید تشخیص دهید که چه کاری را اجرا کنید تا نتایج مطلوب به دست آید.
چگونه افراد تیم تان کارها را انجام داده تا به نحو تاثیرگذاری به آنچه نیاز است دست پیدا کنند؟ آیا نتایجی که کسب کردهاید همان اهدافی هستند که مدنظر بشما بود؟ و سوالات بسیاری از این دست اهمیت قدرت اجرایی را نشان میدهد.
انصاف
در طبیعت هر انسانی تمایل و علاقه به بعضی افراد خاص وجود دارد. در مدیران نیز این میل به سمت برخی کارکنان که دوستداشتنی تر هستند، راه پیدا می کند. که باید تلاش کرده، از میل طبیعی به انجام کاری که مورد علاقه شان است دوری کرده تا بتوانند انصاف را درباره همه کارکنان، حتی آنهایی که سخت تر می توان دوست شان داشت! رعایت کنند.
مدیران خوب احساسات شخصی خود را تحت کنترل می گیرند و در برابر میل علاقه مندی به یک فرد خاص که در اغلب موارد از چشم دیگر کارکنان نیز دور نمیماند، مقاومت میکنند.
صبر
در نقش های مدیریتی همه به صبر و شکیبایی نیاز دارند. طبق بررسی هایی که انجام شده حدود ۶۰۰هزار موضوع در فضای کاری شما هست که میتواند به عامل استرس تبدیل شود. به سرعت، از مدیر خود کارهای سریع، فشار سخت انجام بیشترین کار با کمترین هزینه را بگیرید تا مشتریان و کارکنان آزاردهنده در سازمان و شرکت که میتوانند تحمل شما را کم کنند.
اما داشتن روحیه صبور و شکیبا مانند یک نوش دارو در برابر همه این مشکلات عمل کرده و باعث تصمیم گیری های درست میشود. همچنین، صبر در برابر خطاهای کوچک کارکنان در یادشان مانده و باعث می شود با تلاش و کار بیشتر، قدردان این چشم پوشی شما باشند.
در پایان به یاد داشته باشید که مدیریت اساسا یک تمرین عملی ملموس و نتیجهگرا است.